English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6578 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The persian gulf is between Iran and saude Arabia . U خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
room-sized rug U فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Persian Gulf U خلیج فارس
embayment U حبس در خلیج قرار دادن
fish design U طرح ماهی درهم یا هراتی [این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
reposing upon U قرار گرفته بر
nidicolous U در اشیانه قرار گرفته
underlying U در زیر قرار گرفته
pope's eye U غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
capsulate U درمحفظه یاحفره قرار گرفته
jugate U روی هم قرار گرفته جفت
applique U مورد استفاده قرار گرفته
oppressed U تحت ستم قرار گرفته
tried U در محک ازمایش قرار گرفته
Joshegan U جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
Tekke motife U نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
cathectic U تحت اثر قوه شهوانی قرار گرفته
anti propeller end U انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
his leg rested on a stone U پایش روی سنگی قرار گرفته بود
the boxes were nested U جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند
if the knee is affected U اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
ipsilateral U قرار گرفته و یا فاهرشده روی همان سمت بدن
concentric shafts U شفتهای هم محور که داخل یکدیگر قرار گرفته اند
insert U [قرار دادن پود میان تار]
bayed U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bay U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bays U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
baying U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
blind dates U قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
blind date U قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
v engine U موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
board computer U یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
biplane interference U تداخل ایرودینایکی بین دو بال که روی یکدیگر قرار گرفته اند
matrixes U روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
post implementation review U ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
tabbing U تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
matrix U روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
Pope, Arthur Upham U آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
transborder U ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
rams U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
shuttle U ماکو [وسیله ای که نخ پود در آن قرار گرفته و بین نخ های تار عبور داده می شود.]
rammed U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram U افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
decimals U تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimal U تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
x engine U موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
cartouche border U قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
oblique compartment U قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
cordon bleu U گوشتی که در میان آن ژامبون و پنیر قرار داده و سرخمیکنند و معمولا با سس سرو میشود
overlays U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlaying U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlay U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
dominion U ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
Saudi Arabia U کشور پادشاهی عربستان سعودی
sole a for iran U تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
fasces U یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
burned U کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
delta clock U که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
priest ridden U زیر نفوذ کشیشان قرار گرفته منکوب کشیشان
window U پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
khamseh U خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
BOF U متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
boilerplate U متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
decimals U کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimal U کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
ended U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
end U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
fasces U [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
plan range U در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
heddle rod U چوب کوجی [به آن نیره و ورد نیز گفته می شود، در بالای دار در محل تقاطع چله های زیر و رو، بین تارها جهت تفکیک و تنظیم آنها قرار گرفته.]
medallion U ترنج [نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
egoism U یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است
medoterranean U واقع در میان چند زمین میان زمینی
patinated U جرم گرفته کبره گرفته
brussels U دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند [شبیه دار کرمانی] و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
lion rug U فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
bays U خلیج
lochs U خلیج
bay U خلیج
gulf U خلیج
loch U خلیج
gulfs U خلیج
baying U خلیج
bayed U خلیج
futtock U میان چوب میان تیر
intervenient U در میان اینده واقع در میان
bight U خلیج کوچک
frith U خلیج کوچک
hudson bay U خلیج هودسن
inlets U خلیج کوچک
dale U خلیج وغیره
inlet U خلیج کوچک
Finland U خلیج فنلاند
Mexico U خلیج مکزیک
coves U : خلیج کوچک
cove U : خلیج کوچک
dales U خلیج وغیره
Venezuela U خلیج ونزوئلا
baying U کهیر خلیج کوچک
bay U کهیر خلیج کوچک
bays U کهیر خلیج کوچک
bayed U کهیر خلیج کوچک
cod U فضای داخل خلیج یادریاچه
armlet U انشعاب کوچک دریاشبیه خلیج
Iran U ایران
persia U ایران
fairway U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
fairways U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
all iran U همه ایران
iranian U وابسته به ایران
of iranian nationality U تابع ایران
oil from iran U نفت ایران
iranian U اهل ایران
on the west of iran U در باختر ایران
the iranian nation U ملت ایران
avestan U زبان باستانی ایران
satrap U استاندار قدیم ایران
rial U واحد پول ایران
in iranian territory U در خاک [سرزمین] ایران
PETAG U شرکت فرش ایران
The Iranian currency. U پول رایچ ایران
iranian mathematical sociaty U انجمن ریاضیات ایران
iranian physical society U انجمن فیزیک ایران
Afshar design U طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
journal of the iranian mathematical soci U ماهنامه انجمن ریاضی ایران
Iran Carpet Company U شرکت سهامی فرش ایران
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
I come from Iran . I am Iranian. U من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
He was deported from Iran. U اورااز ایران اخراج کردند
iran u.s. claims tribunal U دیوان دعاوی ایران و امریکا
For example ( instance ) , lets take Iran . U مثلا" فرضا" همین ایران
iranian state railways U راه اهن دولتی ایران
He reanimated the Iranian agriculture. U کشاورزی ایران رازنده کرد
A part of Iranian territory. U بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
Benin U خور بنین که بخش شمالی خلیج گینه راتشکیل میدهد
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
posturing U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
effluvium U پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
This car is of Iranian make (manufacture). U این اتوموبیل ساخت ایران است
Irans industry is progressing. U صنعت ایران درحال ترقی است
sogdian U اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air. U من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
Iranian goods are usally solid. U جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
your reverence U عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
indo iranian U وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
Nahavand U شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
his reverence U جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
writ of error U قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
deep motif U نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
classify U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
psychophysics U علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
diamond design U طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
liman U خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
safflower U گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
double knotting U گره دوخفتی یا دو رو [که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
bays U دهانه خلیج دهانه گشاد
baying U دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed U دهانه خلیج دهانه گشاد
bay U دهانه خلیج دهانه گشاد
Tahmasb U شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
fusty U بو گرفته
low spirited U گرفته
thickest U گرفته
low-spirited U گرفته
pokey U گرفته
thicker U گرفته
muggy U گرفته
uptight U گرفته
bunged up U قی گرفته
thick U گرفته
accustomed خو گرفته
air less U گرفته
fustier U بو گرفته
addicted U خو گرفته
dulled U گرفته
fustiest U بو گرفته
dull U گرفته
clouded U گرفته
gruff U گرفته
adopted U گرفته
darksome U گرفته
hoarsest U گرفته
Recent search history Forum search
1affixation
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1where is capital of iran
1اصلاح ترجمه
1یک روز در میان
1Is it disregard?
1The only thing standing between you and your goal is the bullshit story you keep telling
1he said he was going to work in a gym, eventually own his own sports club, and he faught with his father about everyting
1من که ایران هستم . چطوری منو دوست داری
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com